English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9384 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
duplex operation U کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
duplex telephony U مکالمه تلفنی دو طرفه
two way telephone equipment U تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
two way alternate operation U عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
telephone conversation U مکالمه تلفنی
returns U عملکرد کارکرد
returning U عملکرد کارکرد
return U عملکرد کارکرد
returned U عملکرد کارکرد
radiotelephony U مکالمه رادیو تلفنی
push to talk U کلید مکالمه تلفنی
telephone modal distance U مسافت مکالمه تلفنی
one way only operation U عملکرد فقط یک طرفه
two way simultaneous operation U عملکرد همزمان دو طرفه
ring off U قطع کردن تلفن یا مکالمه تلفنی
I'm putting you through now. U شما را الان وصل میکنم. [در مکالمه تلفنی]
telephone repeater U دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
private automatic branch exchange U یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
exchange cable U کابل اتصال بین مرکز تلفنی ومشترک تلفنی
telephone conversation U گفتگوی تلفنی مذاکره تلفنی
double squirrel cage motor U موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
multitasking U عملکرد چند وفیفهای عملکرد چند تکلیفی
radio-telephones U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephone U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio telephone U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
parle U مکالمه
colloquium U مکالمه
colloquia U مکالمه
parlance U مکالمه
palaver U مکالمه
dialogist U مکالمه نویس
parley U مکالمه کردن
parleying U مکالمه کردن
parleys U مکالمه کردن
through call U مکالمه مستقیم
sign language U مکالمه با اشاره
conversations U مکالمه محاوره
conversation U مکالمه محاوره
sign languages U مکالمه با اشاره
parleyed U مکالمه کردن
frequency of calls U تراکم مکالمه
crosstalk U مکالمه متقابل
radiotelephony U مکالمه با بی سیم
emergency call U خبر یا مکالمه اضطراری
chargeable call U مکالمه قابل پرداخت
radio dicipline U انضباط مکالمه بی سیم
international call U مکالمه بین المللی
running U کارکرد
manner of functioning U کارکرد
mode of operation [Technology] U کارکرد
emergency operation U کارکرد
functional principle [Technology] U کارکرد
functioning [manner of functioning] U کارکرد
workings {pl} U کارکرد
mechanics {pl} U کارکرد
functionality U کارکرد
earning U کارکرد
way of functioning U کارکرد
operation U کارکرد
functioned U کارکرد
function U کارکرد
functions U کارکرد
trunk call U مکالمه مشترکین از طریق ترانک
trunk calls U مکالمه مشترکین از طریق ترانک
fixed time call U مکالمه در زمان معین و ثابت
open shop U با کارکرد ازاد
mand function U کارکرد خواستاری
open shot U با کارکرد ازاد
mental function U کارکرد ذهنی
tact function U کارکرد نامیدن
secondary function U کارکرد ثانوی
optimal performance U کارکرد بهینه
adaptive functioning U کارکرد انطباقی
empty running U کارکرد بی اثر
empty running U کارکرد خالی
motor function U کارکرد حرکتی
ego function U کارکرد خود
anergasia U زوال کارکرد
output U کارکرد فرفیت
outputs U کارکرد فرفیت
functionalism U کارکرد گرایی
speaking tube U لوله مخصوص مکالمه بین دواتاق
uncommunicative U بی علاقه به مکالمه و تبادل فکر و خبر
localization of function U موضع یابی کارکرد
diaschisis U کارکرد پریشی جانبی
duple U دوبل
interphone U سیستم تلفن یا مکالمه داخلی یک جنگ افزار
procedure word U کلماتی که قبل از شروع مکالمه مخابره می شوند
operating ratio U نسبت کارکرد موتور یا ناو
double amplitude U دامنه دوبل
double-check U کیش دوبل
double-checked U کیش دوبل
double-checking U کیش دوبل
fours U مسابقه دوبل
doubles U بازی دوبل
double check U کیش دوبل
twin conductor U هادی دوبل
twin lever U اهرم دوبل
double acting fuse U فیوز دوبل
double belt U تسمه دوبل
push and pull lever U اهرم دوبل
double bottoms U ناو کف دوبل
double entry bookkeeping U حسابداری دوبل
double integral U انتگرال دوبل
double u butt weld U جوش لب به لب یو دوبل
double u butt joint U اتصال لب به لب یو دوبل
double knot U گره دوبل
double refraction U شکست دوبل
double refraction U انکسار دوبل
double seam U درز دوبل
double diode U دیود دوبل
dual capacitor U خازن دوبل
double U بازی دوبل
double frequency U فرکانس دوبل
doubled up U بازی دوبل
doubled U بازی دوبل
dual tire U لاستیک دوبل
double vee guide U راهنمای وی دوبل
double-checks U کیش دوبل
three sided U سه طرفه
one-sided U یک طرفه
ex parte U یک طرفه
sideway U یک طرفه
mutual U دو طرفه
duplexes U دو طرفه
ancipitous U دو طرفه
ventricose U یک طرفه
one way U یک طرفه
one-way U یک طرفه
tripartite U سه طرفه
bidirectional U دو طرفه
one sided U یک طرفه
bilateral U دو طرفه
reciprocal U دو طرفه
unilateral U یک طرفه
triparite U سه طرفه
duplex U دو طرفه
full duplex U دو طرفه
unilaterally U یک طرفه
half duplex U یک طرفه
ancipital U دو طرفه
interrogator responder U دستگاه تماس یا مکالمه سیستم شناسایی دشمن وخودی
method of operation U عملکرد
performance U عملکرد
turn over U عملکرد
performances U عملکرد
worked U عملکرد
operation U عملکرد
revenue operation U عملکرد
processes U عملکرد
work U عملکرد
throughput U عملکرد
process U عملکرد
double i butt weld U جوش درزی ای دوبل
polyphase earth U اتصال زمین دوبل
duplex fixed bed miller U دستگاه فرز دوبل
dual crank U میل لنگ دوبل
double three spindle machine U دستگاه سه هرزگردی دوبل
double tandem engine U موتور سری دوبل
double accumulator switch U کلید انباره دوبل
double bank radial engine U موتور ستارهای دوبل
double delta connection U اتصال مثلث دوبل
double dribble U خطای دوبل در بسکتبال
double earth fault U اتصال زمین دوبل
double entry U سیستم دفترداری دوبل
double flanged butt joint U اتصال لب به لب- لبه دوبل
indenture U دوبل کردن قرارداد
double integration method U روش انتگرال دوبل
double flanged seam U درز- لبه دوبل
double knee U لوله زانویی دوبل
double rotor motor U موتور با رتور دوبل
two chromatography U کروماتوگرافی دو طرفه
check valve U سوپاپ یک طرفه
check valve U لیژ یک طرفه
check valve U شیر یک طرفه
two way list U لیست دو طرفه
freeing port U شکاف یک طرفه
flap valve U شیر یک طرفه
flap gate U دریچه یک طرفه
overrunning clutch U کلاچ یک طرفه
traffic circles U دایرهی یک طرفه
two way road U راه دو طرفه
traffic circle U دایرهی یک طرفه
box pleats U چین دو طرفه
all position welding U جوشکاری دو طرفه
one sidely U بطور یک طرفه
unidirectional bus U مسیر یک طرفه
one way only operation U عملکردتنها یک طرفه
bidirectional printer U چاپگر دو طرفه
simplex U مدار یک طرفه
bilateral trade U بازرگانی دو طرفه
mutualization U دو طرفه سازی
duplex channel U کانال دو طرفه
dual lane U راه دو طرفه
double envelopment U مانوراحاطهای دو طرفه
simultaneous U ارسال دو طرفه
dual carriage way U شاهراه دو طرفه
single acting cylinder U سیلندر یک طرفه
single throw switch U کلید یک طرفه
Recent search history Forum search
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
1Jack Attac
1coffee table conversation piece
1معنی اصطلاحی nonconversation چیست؟
1nonconversation
1she kept the polite small talk going.
1I am here to assess your level of functioning
1could you put me through to miss shabnam
0موضع یابی کارکرد
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com